ناقوس نیلوفر

!!! عاشیقیزم

عاشق و دوستار همه و همه ام

( برای کودکی که نماند و نیلوفر ها در مرگ او ناقوس زدند  (

کودک زیبای زرین موی صبح

شیر می نوشد ز پستان سحر

تا نگین ماه را آرد به چنگ

می کشد از سینه ی گهواره سر

شعله ی رنگین کمان آفتاب

در غبار ابر ها افتاده است

کودک بازی پرست زندگی

دل بدین رویای رنگین داده است

باغ را غوغای گنجشکان مست

نرم نرمک بر می انگیزد ز خواب

تاک مست از باده ی باران شب

می سپارد تن به دست آفتاب

کودک همسایه خندان روی بام

دختران لاله خندان روی دشت

جوجکان کبک خندان روی کوه

کودک من : لخته ای خون روی تشت !

باد عطر غم پراکند و گذشت

مرغ بوی خون شنید و پر گرفت

آسمان و کوه و باغ و دشت را

 نعره ی ناقوس نیلوفر گرفت !

روح من از درد چون ابر بهار

عقده های اشک حسرت باز کرد

روح او چون آرزو های محال

روی بال ابر ها پرواز کرد ...

 

 



نظرات شما عزیزان:

yeki
ساعت23:36---5 دی 1390
سلام.از طریق آدرس زیر به جمع تبلیغ کنندگان فروشگاهی اینترنتی بپیوندید و درآمد خوبی از طرق کار اینترنتی داشته باشید.حتما یه سری بزنید وثبت نام کنید ضرری نداره.

http://iranarena.com/Advertiser/Register/596a875c-7438-4 190-a2c5-268fccbac61b


دختر بهار
ساعت11:30---9 آذر 1390
قرارمان فصل انگور ....
شراب که شدم بیا
تو جام بیاور ... من جان !


leila
ساعت20:55---6 آذر 1390
ماه خون ماه اشك ماه ماتم شد ، بر دل فاطمه داغ عالم شد . فرا رسيدن ماه محرم را به عزادارن راستينش تسليت عرض ميكنم

ana
ساعت14:39---6 آذر 1390
شعر خیلی قشنگی بود مرسی
قبلا که تو لوکس بلاگ وبلاگ داشتم همیشه بهتون سر میزدم
خوشحالم که دوباره پیداتون کردم
لینکتون کردم


مـریـــم
ساعت12:13---6 آذر 1390

گفتمش : دل می خری ؟

برسید چند؟

گفتمش : دل مال تو، تنها بخند !

خنده کرد و دل زدستانم ربود

تا به خود باز آمدم او رفته بود

دل ز دستش روی خاک افتاده بود

جای بایش روی دل جا مانده بود ......


علی
ساعت10:15---6 آذر 1390
اسمش را میگذاریم؛دوست مجازی اما آنسو یک آدم حقیقی نشسته . . خصوصیاتش را که نمیتواند مخفی کند ...وقتی دلتنگی ها و آشفتگی هایش را مینویسد وقت میگذاردبرایم، وقت میگذارم برایش . . نگرانش میشوم دلتنگش میشوم . . وقتی درصحبت هایم،به عنوانِ دوست یاد میشود مطمئن میشوم که حقیقی ست . . هرچند کنارهم نباشیم هرچند صدای هم راهم نشنیده باشیم، من برایش سلامتی و شادی آرزو دارم هرکجا که باشد --- پس دوست من در دنیای مجازی دوستت دارم ...

دختر بهار
ساعت9:47---6 آذر 1390
سلام
باران که می بارد دلم برایت تنگ تر می شود راه می افتم ........... بدون چتر ....... من بغض می کنم ، اسمان گریه !


ایگونا
ساعت21:09---5 آذر 1390
امشب تمام زنگ ناقوسها مال من است میخواهم کودکیم را فریاد بزنند تمام کودکان شهر را جمع کنید میخواهم برای آخرین بار بخندم میخواهم سهم لواشکم را به نرگس بدهم و کونه ی مداد پنج سانیم را به علی و کلاهم را به معلم علوممان شالگردنم را به احمد و دلم را به به به زهر مار... بغض های شکسته ام را از حیاط مدرسه جمع کنید پای محمد را زخمی نکند آخر کفش او بلندتر از من میخندد و کفشهایم را به محمد پلکهایم را به شب یلدا و چشمهایم برای ماه و روی دفتر نقاشیم مینویسم تمام نقاشیهایم دروغ بوده خرگوش شاخ ندارد بز شیر نمیخورد و گرگ علف خوار نیست ولی هنوز هم مار زنگی بهترین دوست من است...

H_Darkness
ساعت21:09---5 آذر 1390
امروز كمي هوايي اربابم



از صبح دلم گرفته و بي تابم



تقويم بياوريد اي واي حسين



شب اول است و من در خوابم


Roya s.b
ساعت17:47---5 آذر 1390
...........@@
............@@@
............@@@@@@@@@
...............@@@@@@@@@
....................................@@
....................@@
....................@@@
....................@@@
....................@@@
....................@@@
....................@@@
......................@@
..................................................
@@@...............................@@@
@@@................................@@@
@@@@@@@@@@@@@@@@@
...@@@@@@@@@@@@@@

..................@@...@@
..................@@...@@
......................@@
......................@@
............................
...............@@@@
.............@@.......@
................@@@@@@
............................@@
............................@@
............................@@
............................@@
............................@@
............................@@
............................@@
..............................@


lovelorn
ساعت14:00---5 آذر 1390
گاهی دلم می گیرد

از آدم هایی كه در پسِ نگاهِ سردشان ،

با لبـخنــدی گـــرم

فریبت می دهند

دلــم می گیرد از خورشیدی كه گــرم نمی كند

و نــوری كه تاریكــی می دهد ...

از كلماتی كه

چون شیـرینــیِ افسانه ها فریبت می دهند

دلــم می گیرد

از سـردیِ چـندش آورِ دستــی كه دستت را می فشارد

و نگاهـی كه به توستـــــ

و هیچ وقت تو را نمی بیند ...

از دوستـی كه برایت هدیه،

دوبال بـرای پــریدن می آورد

و بعد ...

پرواز را ،

با منفورترین كلماتِ دنیـا معنــی می كند

دلم می گیرد از چشمِ امید داشتنم به این هـمه هیـــچ

گاهی حتی

از خودم هم دلــم می گیرد ...


lovelorn
ساعت14:00---5 آذر 1390
و من تردید داشتم
که با نبودنت آرام می شوم یا با بودنت خوشبخت؟
و حتی شک داشتم
که آرامش را می خواهم یا خوشبختی را!
و هنوز دست و پا میزنند
ذهن خسته ام…
قلب درمانده ام…
چشمان بهت زده ام…
حرف هایم این روزها سر و ته ندارد!!


lovelorn
ساعت13:59---5 آذر 1390
هــــوا ســــرد اســــت

در ســـــرم ســـوزیســــت

ولــــی قلبــــــم

در حســـــرت بــازگشــــتـت

داغ داغســــــت


مهلا
ساعت13:20---5 آذر 1390
سلام دوست عزیز،مطلب قشنگی بود ممنون و متشکرم که به من هم سر میزنید البته نظرتون رو در مورد مهریه تو پست قبلیم نگفتید نگفتید

مـریــم
ساعت11:47---5 آذر 1390

می خواستـم زندگی کنـم راهـم را بستـنـد ... میـخواستـم ستـایـش کنـم گفتـند خـرافـات است ...عـاشـق شـدم گفتـند دروغ است ... گریستـم گفتـند بهـانه است ... خندیـدم گفتـند دیـوانه است ... دنیـا را نگه داریـد میخواهـم پیـاده شـوم ...!


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در 5 / 9 / 1390برچسب:,ساعت 9:20 توسط بشار|


آخرين مطالب
» سلام عزیزان
» گل صداقت
» دنیا
» دیدار
» عشق
» عیب کار
» محرم اسرار بودن قابلیت می خواهد ...
» آسمان آبی
» یلدا
» چه حاصل
» بیچاره عاشیق
» جاده های عشق
» غروب
» و خدا زن را آفرید ...
» بیایید جواب تصدیق دعاهایمان را بفرستیم !!!
» ایام سوگ و ماتم سیدالشهدا تسلیت باد
» صوفی و خرش
» چه چیزی با ارزش تر است ؟
» بنام الله ...
» اول محرم هزار و چهار صد و سی و سه

Design By : Pichak